خبرگزاری حوزه/ نهج البلاغه، اثری اعجاز آمیز از سخنان گهربار حضرت علی(ع) می باشد که توسط سیدرضی جمع آوری شده است؛ این به سه باب «خطبه ها و اوامر»، «نامهها و رسائل» و «وصایا و کلمات قصار، حکمت آمیز و مواعظ» تقسیم بندی شده است.
آن چه که این اثر شگرف را بی همتا است، اعجاز علمی و معنوی حضرت علی(ع) به عنوان قرآن ناطق است و اگرچه برای بیش از هزار سال پیش می باشد، اما نسخه های شفابخش این اثر گرانقدر را نه فقط عالمان شیعه، بلکه علمای اهل تسنن و مسیحیان و یهودیان تحسین کرده اند.
بی تردید یکی از عوامل سقوط بشر به جایگاه فعلی نشات گرفته از انحراف تاریخی است که حضرت علی(ع) را تخطئه کرد و زیباترین بیانات علمی و عملی برای بهتر زیستن و حفظ حقوق و کرامت انسانی را کنار گذارد.
مقام معظم رهبری در خصوص عظمت نهج البلاغه می گویند، «نهجالبلاغه را آقایان بخوانید، بخوانید که بفهمید. این نهجالبلاغه قاموس؛ یعنى فرهنگ مفاهیم اسلامى است به یک معنا. خیلى عزیز است نهجالبلاغه و چقدر دور است از دسترس ما! مردم ما نهجالبلاغه را فقط اسمش را شنیدهاند. اصلا نمىدانند نهجالبلاغه کتاب عمل است. نهجالبلاغه واقعا کتاب عمل است، کتاب معرفى اسلام است.»
مراجع عظام تقلید و علمای دین نیز بر ضرورت اهمیت این کتاب تاکید دارند و شروح گرانسنگی بر این اثر را نگاشته اند.
جرج جرداق مسیحی که اخیرا از دنیا رفت نیز در مورد نهج البلاغه چندین کتاب تالیف کرده است و می گوید: بعد از حضرت علی(ع) کسی را سزاوار نویسندگی ندیدم به همین دلیل جز ایشان در مورد کسی ننوشتم.
خبرنگار حوزه در گفت وگو با استاد مصطفی دلشاد تهرانی مدیرگروه نهجالبلاغه دانشکده علوم حدیث و مؤلف نام آشنای حوزه اندیشه و معارف اسلامی، صاحب تالیفات متعدد دینی، به آسیب شناسی دلایل کم توجهی به نهج البلاغه و بررسی اقداماتی که می تواند موجب انس بیشتر جامعه با نهج البلاغه شود پرداخته است.
* در ابتدای سخن به ویژگیهای عمومی نهجالبلاغه اشاره کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم. نهج البلاغه گزیده ای از مجموعه آموزه های امیرمومنان حضرت علی(ع) می باشد که جمعآوری آن حدود 16 سال طول کشیده و در سال 400 هجری توسط سید رضی به تدوین شده است.
نهج البلاغه مطابق نسخه های مشهور از 241 خطبه، 79 نامه و 489 حکمت از بیانات حضرت علی(ع) تشکیل شده است؛ البته در نسخه های مختلف تعدادی از این شماره ها تفاوت دارد، چرا که برخی از نسخ، دو خطبه را یک خطبه حساب کرده اند یا چند حکمت را در یک حکمت مشتمل کرده اند؛ اما اصل مطالب تقریبا یکسان است.
* مهم ترین معیار مرحوم رضی برای گردآوری نهج البلاغه چه بوده است؟
معیار اصلی شریف رضی در تالیف نهج البلاغه، بلاغت بوده و ایشان در مقدمه نهج البلاغه تصریح کرده است که به دنبال نشان دادن بلاغت کلام و اعجاز سخنوری حضرت علی(ع) بوده است.
شریف رضی در گزینش مطالب نهج البلاغه طبق چارچوب و اصولی عمل کرده است؛ وی در گام نخست، بلیغ ترین جملات را انتخاب کرده و سپس مطالب جامعی از حضرت علی(ع) را انتخاب کرده است و این مسئله نشان می دهد که تمام سخنان حضرت در نهج البلاغه گردهم نیامده و تنها بخشی از آن ها در این کتاب جمع آوری شده است؛ البته باید به این نکته توجه داشت که نهج البلاغه ویژگی جامع نگری از نظر محتوا دارد.
*استقبال از نهج البلاغه پس از تدوین و انتشار چگونه بوده است؟
نهج البلاغه پس از انتشار به سرعت در دنیای اسلام مطرح شد و هنوز 50 سال از تالیف آن تمام نشده بود که در خراسان بزرگ، تدریس می شد و کرسی های درس نهج البلاغه توسط بزرگان اهل سنت برپا شده بود و به سرعت از آن استقبال شد.
از هیچ کتاب حدیثی به اندازه این کتاب، نسخه خطی باقی نمانده است و این مسئله موید این است بیشترین نسخ خطی از یک کتاب حدیثی متعلق به نهج البلاغه است.
*با وجود استقبالی که اشاره کردید، امروز شاهد هستیم که نهج البلاغه در متن زندگی مردم و جامعه کمرنگ است.
نگاه ها به نهج البلاغه به عنوان یک اثر بلاغی بوده و به عنوان کتاب زندگی مورد توجه قرار نگرفته و این مسئله جفایی است که به این کتاب روا داشته شده است.
بعد از قرآن کریم، هیچ اثری به اندازه نهج البلاغه در همه عرصه های زندگی راهگشا نیست؛ بدون تردید اگر به دنبال کتابی هستیم که بهترین ترجمان قرآن کریم باشد و افق هایی را که قرآن گشوده با بیان مصداقی و روشنگرانه بیان کرده باشد بیشک نهج البلاغه است.
نهج البلاغه در موضوعات خداشناسی، معاد پیامبر شناسی، امام شناسی، شناخت انسان، جامعه شناسی، اخلاق، تربیت، سیاست، حکومت و مدیریت یک شاهکار به تمام معنا است و هنگامی که انسان در بسیاری از حوزه های معرفتی و عملی به مطالب جامع این کتاب مراجعه می کند، مجموعه آموزه هایی را مشاهده می کند که اگر به واقع مورد استفاده قرار بگیرد زندگی انسان را در عرصه های فردی، اجتماعی، مدیریتی، قضایی و حکومتی متحول می کند و راه سعادت را نشان می دهد.
*مهم ترین عواملی که موجب شده تا نهج البلاغه در حاشیه زندگی های امروزی قرار بگیرد و به اصطلاح خاک بخورد چه بوده است؟
مجموعه عواملی موجب شده تا آن گونه که اشاره کردید از نهج البلاغه در زندگی خود بهره نبریم؛ به نظر میرشد عامل اول؛ سبک بیانی نهج البلاغه باشد، چرا که شریف رضی بلیغ ترین جملات را انتخاب کرده است و از این جهت کتاب، زبان فاخری دارد و طبیعتا برای بخشی از جامعه، زبان راحتی نیست و کسی که می خواهد نهج البلاغه را بخواند و متوجه شود باید با ظرایف و بلاغت زبان عربی آشنا باشد تا بتواند از خود متن استفاده کند که شاید مردم به این نوع مطالعه آشنا نباشند.
عامل دوم به دلیل محتوای خاص نهج البلاغه است، چرا که بخش عمده آموزه های آن اجتماعی، سیاسی، حکومتی و مدیریتی است و این مطالب به گونه ای است که انسان را به شدت مقید می کند؛ این جمله بدین مفهوم است که اگر کسی بخواهد به سراغ نهج البلاغه برود و انس بگیرد و به آن عمل کند دیگر نمی تواند در مدیریت، سیاست و حکومت هرکاری را که خود بخواهد انجام دهد.
قطعا کارگزاران و سیاستمدارانی که دل شان می خواهد استبداد و خودکامگی داشته باشند و مردم را تحقیر کنند و حقوق انسان ها را زیر پای بگذارند و دارایی های مردم را غارت کنند نمی توانند با نهج البلاغه انس داشته باشند؛ مگر اینکه ریاکارانه دم از نهج البلاغه بزنند و در عمل آن را از میدان زندگی خارج کنند.
عامل سومی که موجب شده نهج البلاغه آن گونه که باید مطرح نشود، به این دلیل است که امویان بعد از شهادت علی(ع) تلاش کردند تا نام امیرالمومنین(ع) را محو کنند و این سیاست تداوم داشت؛ در دوره عباسی نیز که نهج البلاغه تالیف شد همین سیاست وجود داشت و سیاست حاکم بر این بود که اندیشه و سیره علوی وارد زندگی مردم نشود.
*نقش حکومت ها در فاصله گیری مردم از نهج البلاغه را چگونه ارزیابی می کنید؛ آیا می توان این ادعا را داشت که حکومت ها تمایل چندانی به آشنایی جوامع با این کتاب نداشته اند؟
حکومت ها تلاشی برای ورود نهج البلاغه به زندگی عامه مردم و جامعه نداشته اند و دلیل آن روشن است چرا که وقتی مردم با سیره حقیقی حضرت علی(ع) آشنا شوند نسبت به حکومت ها مطالبه گر خواهند بود و حقوق خود را می خواهند و تلاش می کنند با عزت و کرامت و سربلندی زندگی کنند و خدا در زندگی شان با تمام معنا حضور پیدا کند و معاد باوری شکل می گیرد و این مسائل موضوعات ساده ای نیست که حکومت های غیردینی یا بسیاری از افراد بپسندند.
بدون تردید هرقدر مردم غافل تر و نادان تر باشند و به خرافات آمیخته شوند برای عده ای مناسب تر است؛ چراکه راحت تر می توانند مردم را احمق بپندارند و سلطه گری کنند.
*چرا حوزه های علمیه شیعی آن گونه که باید به نهج البلاغه توجه جدی نکردند و به اندازه برخی دروس حوزوی برای آن اهمیت قائل نشدند؟
نهج البلاغه کتاب فقهی نیست و شاید این مسئله موجب شده تا در حوزه های ما به آن کم توجه شود؛ نهج البلاغه کتاب فقه سیاسی، حکومتی، اجتماعی و مدیریتی است؛ در حالی که در حوزه های علمیه شیعه، تدریس و توجه به فقه حکومتی و سیاسی به معنایی که در نهج البلاغه مطرح می باشد ضعیف بوده خیلی بحث نمی شده و به همین دلیل در حوزه های ما جای جدی پیدا نکرده بود و در میان مردم نیز کمتر ترویج میشد.
*برای انس بیشتر جامعه با نهج البلاغه چه راهکارهایی وجود دارد.
با وجود این که در دوره های گذشته برای نهج البلاغه حدود 200 شرح کامل و ناقص انجام شده است؛ اما باید کارهای متناسب امروزی بسیاری صورت گیرد تا این کتاب عظیم را وارد گروه های مختلف کنیم؛ یکی از مهم ترین اقدامات می تواند این مسئله باشد که نهج البلاغه را متناسب با زبان افراد تبدیل کنیم؛ برای نمونه می توان نهج البلاغه را به زبان کودکان و نوجوانان انتشار داد.
در نهج البلاغه مباحث مدیریتی شاهکاری وجود دارد؛ یکی از اقدامات هم می تواند مدل سازی و استخراج مباحث مدیریتی، سیاسی و اقتصادی نهج البلاغه برای ارائه به افراد باشد.
*رهبری معظم انقلاب و مراجع عظام تقلید بر ضرورت حفظ سبک زندگی ایرانی اسلامی تاکیداتی داشته اند؛ آیا نهج البلاغه می تواند در تبیین سبک زندگی تاثیرگذار باشد؟
یکی از مشکلات این است که هیچ گاه به سراغ نهج البلاغه به عنوان ترجمان مصداقی و وحیانی قرآن کریم که برای زندگی کردن است، مراجعه نکرده ایم؛ و کسانی نیز انس با نهج البلاغه دارند بیشتر از روی ارادت و علاقه و دریافت نکات بلاغی و پرداختن به مباحث معرفتی است.
نهج البلاغه کتاب سبک زندگی ایمانی است و کتاب راهنمای زندگی دینی است و متاسفانه کمتر از این زاویه به آن نگاه شده است.
بدون تردید این کتاب در دوره فعلی ما، شفای دردهای فردی و اجتماعی می باشد و اگر معنا و مفهوم زندگی را در قالب سبک زندگی نمی یابیم، بیشک نهج البلاغه چنین سبکی به ما ارائه می دهد و در زمینه رفع مشکلات اخلاقی، تربیتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی راهگشا است.
*به عنوان سوال پایانی آیا برای انس بیشتر جامعه با نهج البلاغه نباید فعالیت های آکادمیک و مردمی بیشتری صورت گیرد؟
برای ارتباط بیشتر با نهج البلاغه باید کانون مطالعه و خواندن و شرح و بحث نهج البلاغه در اماکن دینی و فرهنگی داشته باشیم و البته با روش صحیح و علمی این مسئله شکل بگیرد، چرا که اگر روش علمی مناسب نباشد، آسیب زا خواهد بود.
نکته مهم دیگر این است که روش مطالعه و فهم دقیق نهج البلاغه نیز باید تدریس شود.
همچنین باید جنبش های مردمی با هدف ترویج و آموزش نهج البلاغه شکل بگیرد و لازمه این مسئله آن است که مربیان و اساتید لازم را تربیت کنیم.
چندسالی است که مقاطع ارشد و دکتری نهج البلاغه ایجاد شده است؛ اما برای رسیدن به نقطه مطلوب کارهای بسیاری باید صورت گیرد.
و در پایان هم تاکید دارم خارج از آموزش های آکادمیک، باید نهج البلاغه را به درون زندگی مردم انتقال داد و از ظرفیت هیئات و مساجد و کانون های مردمی در سراسر کشور استفاده کرد.
گفت وگو: محمد مهدی عنایت پور
انتهای پیام/313 33